خلاصه حدود ساعت ده و نیم ما توی آزمایشگاه مدرسه بودیم و مثل دانشمندان داشتیم آزمایش میکردیم،اول معلم کنار میز ما آزمایشو انجام داد بعدم رفت پیش بقیه ما هم از فرصت استفاده کردیم و چیکار کردیم؟نقد و بررسی سریال Boys over flowers،خلاصه کارمون که تموم شد از پله ها اومدیم بالا که ناظممون گفت برین حیاط ما هم هاج و واج رفتیم دیدیم ای دل غافل زلزله شده،یکی داره گریه میکنه،یکی غش کرده،یکی لب موته،یکی نگرانه و...!
حالا ما هم یه کارایی کردیم(شخصیه بماند) بعد یه حرفی شنیدیم که تا عمق وجودمونو سوزوند.
یکی از بروبکس کلاسای دیگه به من گفت!چی گفت؟در گوش من گفت!چی گفت؟خودش به من گفت!چی گفت؟ گفت که اینا میدونستن ما تو آزمایشگاهیم و داریم چیکار میکنیم به مدیر گفتن که بذاری بریم 2R رو صدا کنیم بگیم زلزله شده این مدیر دلسوز ما هم گفته:اگه اتفاقی بیافته حتما قسمتشون تا اینجا بوده صداشون نکنید حتی اون ناظم بیرحممونم دلش به رحم اومده بود که میخواست صدامون کنه ولی بازم مدیر نذاشته!!!!!!!!!!!!!آخه مدیر دلسوز و مسئولیت ذیریه که ما داریم؟!
حالا خجالت نمیکشه تو حیاط داره بهمون دلداریم میده!واقعا که!بعد20 دیقه هم فرستادنمون کلاس!
خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدایای من!از دست این مدیرا!
نظرات شما عزیزان:
haleh 
ساعت22:35---2 بهمن 1391
اری واقعا شانسه دیگه...ولی اونروز خیلی خوش گذشتاااااا پاسخ:هی......بدک نبود...............
s4 
ساعت0:41---19 آبان 1391
ما چقدر بدبختیم پاسخ:ما به بدبخت میگیم زرشک!
|